معرفی «دیوان کامل قُمری» اثر ملا آغا دربندی
مسلم نادعلی زاده
شيخ آغا بن عابد شيرواني حائري معروف به «فاضل دربندي» و «ملّا آغا دربندی» (ح 1208- 1286 ه.ق) از عالمان و فقيهان برجستۀ روزگار خود بود. شيخ آقابزرگ تهراني در طبقاتُ اعلامِ الشّيعه، او را چنين معرّفي ميكند: «... هو أحد نماذج السّلف الصّالح الّذين يحقّ لنا الإعتزاز بهم و الإشاده بذكرهم». وي از شاگردان شريف العلماي مازندراني و شيخ علي بن جعفر كاشف الغطاء بود و در کربلا با «بابیان» درافتاد و در جریان غائلۀ معروف به «فتنۀ بابیان» ترور شد ولی جان سالم بهدر برد و زخمی را که در این ماجرا به چهرهاش وارد شد، تا پایان عمر بههمراه داشت. عبدالله مستوفی رواج قمهزنی را در عهد ناصری از جمله اقدامات وی دانسته است. او در سالهای پایانی عمر خود به دعوت ناصرالدّین شاه از کربلا به تهران آمد و در مجالس عزاداری، به وعظ و سخنرانی پرداخت. دربندی پس از مدّتی به انتقاد از شیوۀ ادارۀ کشور و قصور اخلاقی اعضای حکومت روی آورد و به کرمانشاه تبعید شد. پیکر او را پس از وفات به کربلا حمل کردند و در حرم امام حسین(ع) به خاک سپردند.
فاضل دربندی هرچند در خطابه و سخنوری مهارت داشت، در مقتلنگاری قائل به تسامح در ادلّۀ سنن بود؛ لذا مقتلهای تألیفیِ وی به دلیل اعتماد به روایات ضعیف، چندان مورد اعتماد اهل فن نیست. کماعتباریِ آثار وی در زمینۀ مقتلنگاری، هرگز نباید موجب تضعیف مرتبۀ علمی و عملیِ او به عنوان یکی از عالمان و دلسوختگان مکتب اهلبیت(ع) در نزد مخاطبان گردد. امری که به نظر میرسد در ذهن بعضی اشخاص رسوخ کرده و محملی برای نادیده گرفتنِ دیگر جنبههای علمیِ زندگیِ ملّا آغا دربندی شده است.
از وی آثار زیادی به جای مانده است که از آن جمله، میتوان به «اکسیر العبادات فی اسرار الشّهادات» معروف به اسرار الشّهاده، «سرمایۀ ایمان»، «جواهرالایقان»، «سعادات ناصری»، «خزائنالاصول»، «جواهرالصّناعه»، «عناوینالادلّه»، «خزائنالاحکام» و ... اشاره کرد.
فاضل دربندی به دو زبان فارسی و ترکی شعر میسرود و دیوانش با نام «دیوان کامل قُمری»، نخستین بار در سال 1372 به کوشش انتشارات «پیری» چاپ شده و تا سال 1392، یازده بار تجدید چاپ گردیده است. حدود پنجاه صفحه از آغاز این دیوان به اشعار فارسی اختصاص دارد و بیش از پانصد صفحه نیز به اشعار ترکیِ آن مرحوم اختصاص یافته است. مضمون تمام اشعار کتاب، آیینی و شامل مدایح و مراثی اهلبیت(ع) است. اشعار فارسی دربندی، نسبتاً محکم و استوار و بعضاً متکلّفانه سروده شدهاند و محتوایشان از درجۀ بالای علمی و معرفتیِ سراینده حکایت میکند. جالب آنجاست که ناشر کتاب، پیش از گزارش اشعار، خلاصهای از «راهکارهای جلوگیری از تحریف نهضت عاشورا» را در سه صفحه برگرفته از «حماسۀ حسینی» شهید مطهّری نگاشته و سپس در مقدّمهای کوتاه «از برادران روضهخوان و نیز کلّیّۀ علاقهمندان به اهلبیت عصمت و طهارت عاجزانه تقاضا کرده» که از رواجِ آن دسته از اشعار کتاب که متضمّن تحریفها و خرافات است، خودداری کنند و البتّه لیست اشعاری را هم که به زعم ناشر محترم، در آنها تحریف راه یافته، منتشر کرده است. از دیدگاه ناشر و متأثّر از کتاب «حماسۀ حسینی»، مسائلی همچون عروسی حضرت قاسم(ع)، حضور لیلا ـ همسر امام حسین(ع) ـ در کربلا، آمدن کاروان اهلبیت(ع) در اربعین به شام[1]، اظهار تذلّل امام و یاران و اهلبیتش در برابر دشمن مانند آب خواستن از دشمن و آمدن حضرت زینب(س) در حین احتضار بر بالین اباعبدالله(ع) مصادیق این تحریفات هستند که به شمارۀ صفحات اشعاری که در بر دارندۀ این مضامین هستند، اشاره شده است.
بندهای اوّل و سوم از ترجیعبند ملّا آغا دربندی در مدح امام علی(ع):
وصف شاهی کنم که عالَم از اوست خلقت جنّ و انس [و] آدم از اوست
ماسبق از جمیع موجودات جز به ذات خدا مقدّم از اوست
بهر داود، سلطنت از وی بر سلیمان نگین خاتم از اوست
داده احیای موت بر عیسی(ع) قادر و حیّ و لامکان دم از اوست
نار نمرود بهر ابراهیم لاله و گلسِتان خرّم از اوست
گرچه دریاشکاف شد موسی هم عصایش از آن و هم یم از اوست
بهر اثبات شاهدم لولاک بعد احمد، ضمیر وی هم از اوست
سدّ اسلام استوار از وی رکن بنیان کفر برهم از اوست
در دم حشر، گاه روز جزا قسمت جنّت و جهنّم از اوست
باب علم جناب خیر بشر آنکه روحالامین معلَّم از اوست
مظهر گلشن جلال، علی است مطلع نور لایزال، علی است
آنکه ابرار تشنۀ جامش خلق محتاج بذل و انعامش
خالق ذوالجلال در قرآن کرده اوصاف جود و اطعامش
اختران فلک طوافکنان گشته پیوسته زایر بامش
خلق محکوم و انبیا مأمور بهر تعظیم و بهر اکرامش
نُه فلک صندل جلالتِ او عرش و کرسی [است] تحت اقدامش
در غزا لالهگون ز خون عدو سیف برّندۀ دم آشامش
گاو ماهی ز هول دزدد ناف از تجلّای برق صمصامش
اسدالله بلکه سیف الله خوانده ربّ علیم و علّامش
بهر اسلام گشته فتح الباب از سرانگشت پاک ابهامش
امر دنیا و عالم عقبی منحصر جمله بر سرانجامش
این چنین تاجدار عالم را گر بخواهی، بگویمت نامش
مظهر گلشن جلال، علی است مطلع نور لایزال، علی است
(دیوان کامل قمری، 1392: صص 32 و 33)
[1] به احتمال زیاد، منظور ناشر محترم، آمدن کاروان اهلبیت(ع) به کربلا در اربعین اوّل است.