... و نِی آن خط سوم
تأملی بر نینامۀ امینپور
طاهره کاظمی
این یادداشت تکملهای است بر آنچه آقای جواد هاشمی «تربت» بر نینامۀ قیصر امینپور و علی انسانی نگاشته بودند. ایشان در تحلیل نینامۀ امینپور گزارشی از دگرگونی «نی» در قالب پنج معنی ساز، نیزه، نیشکر، قلم و چوب باریک عرضه کرده است. همچنین این کلمۀ دو حرفی «نی» را روایتگر مقتل عاشورا میداند که تصاویر شگفت و توصیفات بدیعی را خلق کرده است. وی مهمترین ویژگی شعر امینپور را در پرده سخن گفتن و پرهیز از عریانگویی مضامین آیینی میداند و معتقد است که شاعر تمام دستاوردهای خود را مدیون ایهامهای بسیار ماهرانه است. همچنین مجاورت کلمهای با کلمات دیگر و استمداد از واژگان نزدیک به هم را نیز عامل دیگری میداند که بر زیبایی و تأثیرگذاری اثر او افزوده است. مانند نی، نوا، نینوا و هوا. نتیجهای که جواد هاشمی تربت از مطالعۀ اشعار آیینی امینپور به دست میآورد این است که شاعر در این دست از سرودههای خود سه عنصر عشق، عرفان و حماسه را دوشادوش هم به کار میبرد.[1]
امینپور در سرایش این مثنوی توجه خاصی به نینامۀ مولوی داشته، کمااینکه خود نیز صراحتاً آن را نینامهای دیگر نامیده است. او در نینامۀ خود برای عنصر «نی» سه سطح قائل شده است: (1) شیئیت نی؛ (2) وجود باطنی عارف؛ (3) سطح تاریخی و آیینی. وجوه اشتراک این دو مثنوی در دو سطح نخست و وجه افتراق آنها در سطح سوم است. به عبارتی امینپور با بخشیدن رنگی آیینی به «نی»، تصاویری متفاوت با آنچه تا به امروز در اشعار عرفانی موجود بوده، خلق کرده است. او در سطح شیئیت، «نی» را به دو بخش ساز و قلم تقسیم میکند. آنجا که از «نی» به عنوان سازی بادی سخن به میان میآید، معنای قاموسی و حقیقی آن به کار رفته است. در مرتبهای بالاتر از سطح حقیقی، معنای مجازی «نی» مطرح میشود و جای خود را به قلم به عنوان نگارندۀ سرنوشت محتوم انسان میدهد. در سطح دوم، «نی» هنریتر و ادبیتر شده و تمثیلی عارفانه از خود ارائه میکند. در مجموعه تصاویر خلقشده در این دو بُعد، «نی» در مرکز قرار گرفته است و سایر تصاویر فرعی حول آن و در جهت تقویت و تحکیم آن برآمدهاند. در سطح سوم که وجه تمایز نینامۀ امینپور نسبت به مولوی است، «نی» به عنوان عنصر وحدتبخش تمام توصیفات واقعۀ عاشورا قرار گرفته است. در تصاویر برخاسته از این سطح، «نی» بیش از هر چیز با واژۀ «سر» همنشین شده و اجزای کلیت «نینامه» را شکل داده است.
آنچه در ادامه میخوانید، بررسی تصاویر «نی» در نینامۀ امینپور است تا دریابیم بسامد تصاویری که شاعر با استفاده از «نی» خلق کرده، در کدام یک از این سه سطح بیشتر است.
شمارۀ بیت
|
|
|
سطح اول
|
سطح دوم
|
سطح سوم
|
1
|
خوشا از دل نم اشكي فشاندن
|
به آبي آتش دل را نشاندن
|
|
|
|
2
|
خوشا زان عشقبازان ياد كردن
|
زبان را زخمه فرياد كردن
|
|
|
|
3
|
خوشا از نی خوشا از سر سرودن
|
خوشا نینامهای ديگر سرودن
|
*
|
|
*
|
4
|
نوای نی نوایی آتشین است
|
بگو از سر بگيرد، دلنشين است
|
*
|
|
*
|
5
|
نوای نی نوای بینوایی است
|
هوای نالههایش، نینوایی است
|
*
|
|
*
|
6
|
نوای نی دوای هر دل تنگ
|
شفای خواب گل؛ بیماری سنگ
|
*
|
|
|
7
|
قلم، تصویر جانكاهی است از نی
|
علم، تمثیل كوتاهی است از نی
|
*
|
|
*
|
8
|
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
|
سر او را به خط نی رقم زد
|
*
|
|
*
|
9
|
دل نی نالهها دارد از آن روز
|
از آن روز است نی را ناله پر سوز
|
*
|
*
|
*
|
10
|
چه رفت آن روز در اندیشه نی
|
كه اينسان شد پريشان بيشه نی؟
|
*
|
|
*
|
11
|
سری سرمست شور و بیقراری
|
چو مجنون در هوای نیسواری
|
|
|
*
|
12
|
پر از عشق نيستان سينه او
|
غم غربت، غم ديرينه او
|
|
*
|
*
|
13
|
غم نی بند بند پيكر اوست
|
هوای آن نيستان در سر اوست
|
*
|
*
|
*
|
14
|
دلش را با غريبي، آشنايي است
|
به هم اعضاي او وصل از جدايي است
|
|
|
|
15
|
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
|
ادب را گه الف گردید، گه دال
|
|
|
*
|
16
|
ره نی پيچ و خم بسيار دارد
|
نوايش زير و بم بسيار دارد
|
*
|
*
|
*
|
17
|
سری بر نيزهای منزل به منزل
|
به همراهش هزاران كاروان دل
|
|
|
*
|
18
|
چگونه پا ز گِل بردارد اشتر
|
كه با خود باري از سر دارد اشتر؟
|
|
|
|
19
|
گران باری به محمل بود بر نی
|
نه از سر، باری از دل بود بر نی
|
|
|
*
|
20
|
چو از جان پيش پای عشق سر داد
|
سرش بر نی، نوای عشق سر داد
|
*
|
|
*
|
21
|
به روی نيزه و شيرين زبانی!
|
عجب نبود ز نی شكر فشانی
|
*
|
|
*
|
22
|
اگر نی پردهای ديگر بخواند
|
نيستان را به آتش میكشاند
|
*
|
*
|
*
|
23
|
سزد گر چشمها در خون نشيند
|
چو دريا را به روی نيزه بيند
|
|
|
*
|
24
|
شگفتا بیسروسامانی عشق!
|
به روی نيزه سرگردانی عشق!
|
|
|
*
|
25
|
ز دست عشق عالم در هياهوست
|
تمام فتنه ها زير سر اوست
|
|
|
|
مجموع ابیات هر سطح
|
13
|
5
|
19
|
(امینپور، 1388، 363-366)
تصاویری که از «نی» در ابیات آغازین این مثنوی ارائه شده، برخاسته از دو سطح اول و سوم یعنی شیئیت و جنبۀ تاریخی آن است. به طور کلی، هرجا که «نی» با کلماتی چون نوا و ناله و اصطلاحات موسیقی همنشین شده است، بُعد نخست آن در رأس قرار میگیرد و تصاویری متناسب با محور اصلی آن خلق میشود. در ابیاتی که نیستان به عنوان نماد عالم غیب و جایگاه وحدتبخش مطرح میشود، «نی» رنگی عرفانی به خود گرفته و سطح دوم آن یعنی وجود باطنی عارف به عنوان تصویر مرکزی قرار میگیرد. در مواردی هم که با مشتقاتی چون نیزه و نینوا همراه شده است، سطح سوم بیش از دو سطح دیگر برجسته میشود و واقعۀ تاریخی عاشورا را به تصویر میکشد. آنچه بیانگر میزان ادبیت[2] «نی» و هنر شاعر در این سطح شعریست، نحوۀ کاربرد این عنصر در ابیاتی است که اگر به صورت تکبیت و جدا از منظومۀ شعری خوانده شوند، باز هم استعارۀ «سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام» را در ذهن مخاطب تداعی میکنند. وجه تمایز این ابیات از سایرین، همنشینی «نی» با ملائماتی از قبیل سر، نینوا، عَلَم، نیزه و گودال است که ارتباط مستقیمی با واقعۀ عاشورا دارند.
در یک جمعبندی کلی، «سطوح تصویری نی» در مجموع ابیات فوق، با حساب این که ممکن است یک بیت در دو سا سه سطح حضور داشته باشد، به شرح زیر است: سطح اول: 13 بیت؛ سطح دوم: 5 بیت؛ سطح سوم: 19 بیت.

با توجه به آنچه در نمودار فوق مشهود است، تصاویر برخاسته از «نی» در این مثنوی بیش از هر چیز برگرفته از دو سطح شیئیت و تاریخی آن است. نتیجۀ حاصل از این همراهی و همنشینی، خلق تصویر اصلی «سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام بر نیزه» بوده که در رأس تمام تصاویر قرار گرفته است. به عبارتی «نی» در این مثنوی خط سومی از وجود خود را روایت میکند که با نوایی حزنانگیز منزل به منزل میگذرد و چشمها را به خون مینشاند.
منابع:
امینپور، قیصر (1388). مجموعۀ کامل اشعار: از شعرهای 1385-1359، چ2، تهران: مروارید.
میرصادقی، جمال (1387). راهنمای داستاننویسی، تهران: سخن.
[2] ادبیت برحسب نظریههای شکلگرایان روس، مجموع خصلتها و خصوصیتهای زبانی و شکلی است که در متنهای ادبی وجود دارد. مؤلفههایی مشخص که زبان ادبی را از متنهای غیرادبی متمایز میکند. ادبیت، هدف مهم مطالعات ادبی در مرحلۀ اول فعالیتهای شکلگرایان روس بود (میرصادقی، 1387: 216).